، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 9 روز سن داره

آراد وروجک دوست داشتنی مامان و باباش

جراحی بینی

بابا جون چند هفته ای است که بینی اش را عمل کرده امروز که از مهد به خونه آمدیم با هم بازی میکردیم که یک دفعه دستت به بینی من خورد و درد گرفت گفتم وای بینیم آراد جون درد گرفت گفتی وای خدای من بینی مامانم مامان جون نکنه از مریضی بابا جونم گرفتی من چه کار کنم من که خندم گرفته بود گفتم آخه آراد جون مگه واگیر داره بابا بینی شو عمل کرده گفتی نه من می ترسم که مثل بابا بشی گفتم عزیزم نه قضیه فرق می کنه .....ماه من دوستت دارم
9 شهريور 1393

درخت

امروز برگشت از مهد به خونه با هم از کوچه پایین خونمون میرفتیم من حواصم به آگهی ترحیمی بود که به دیوار وصل بود که پام خورد به درخت کاشته شده در پیاده رو گفتم آخ پام یکهو شما شروع کردی به داد و هوار ای خدا کدوم ..... این درخت و اینجا کاشته پای مامان نازنین من درد گرفت آخه جای درخت اینجاست عزیزم اینقدر حرص خوردی گفتم مامانی جونم من باید مواظب می بودم گفتی نه آخه جای درخت اینجاست عزیزم دوست دارم جگر
8 شهريور 1393
1